جدول جو
جدول جو

معنی شال چم - جستجوی لغت در جدول جو

شال چم
حرکت زیگزاگ و مارپیچ شبیه حرکات فریبنده شغال جهت رد گم
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پال دم
تصویر پال دم
تسمۀ عقب پالان که روی ران ستور در زیر دم قرار می گیرد، پاردم، رانکی، قشقون
فرهنگ فارسی عمید
(لِ)
دانۀ تلخ که با گندم آمیزد. (ازاقرب الموارد). گندم دیوانه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). چودار (در تداول مردم قزوین). شولم. شیلم. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به شیلم شود، بعربی سیم است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
صفت برای برگها، صاحب زغب. کرکین. باردار. پرزدار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کرک دار
لغت نامه دهخدا
(نَ مَ)
نمدی را گویند که از پشم بز بافند نه از پشم گوسفند. (برهان قاطع) (بهار عجم) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بَ / بِه)
مخفف شغال به. نوعی از به است که آن را در رامیان و کتول شغال به نیز گویند. (از جنگل شناسی ج 1 ص 242). توچ. سنگه. به جنگلی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(شَ چُ)
درختچه ای است در درۀ کتول و جنگلهای مازندران. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(چُ)
مخفف شغال چس. نام قسمی از تنگرس باشد که آن را در آمل بدین نام خوانند و آن نوعی از درخت بادام کوهی است که بنام ارژن نیز خوانده شود. (از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 261 و درختان جنگلی ایران ثابتی ص 174 و 192)
لغت نامه دهخدا
شال فروش، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شالم
تصویر شالم
گندم تلخه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شال نمد
تصویر شال نمد
نمدی که از پشم بز مالند نه از پشم گوسفند
فرهنگ لغت هوشیار
راه رفتن دالبری، زیگزاگ راه رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
چارق، پای پوش چرمی که از رو آن را با بندی می بندند و جنس
فرهنگ گویش مازندرانی
از ابزار مربوط به گاوآهن
فرهنگ گویش مازندرانی
مایل به دیوانه آدم خل، کسی که کارهای ابلهانه انجام دهد
فرهنگ گویش مازندرانی
از اجزای خیش، چوبی که به گردن حیوان اندازند و دسته ی چوبی
فرهنگ گویش مازندرانی
چارق، پای افزاری از پوست خام
فرهنگ گویش مازندرانی
نامی برای سگ، سگ دم بریده، سگی که به عمد دمش را بریده باشند.، کال دم
فرهنگ گویش مازندرانی
به جنگلی، درختی است با نام علمی obonga cydonia
فرهنگ گویش مازندرانی
گونه ای انجیر که میوه اش قابل خوردن نیست، نوعی علف هرز گندم زار
فرهنگ گویش مازندرانی
ردپای شغال
فرهنگ گویش مازندرانی
ابله، شیرین عقل، آدم خل مزاج
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بازی محلی
فرهنگ گویش مازندرانی
شال دم، نوعی علف هرز دانه دار که دانه های آن به شکل سنبله
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی قارچ، ترسو
فرهنگ گویش مازندرانی